آدم برفیم دل داره!!!

سکوت معنای حقیقی نگفتنهاست..

آدم برفیم دل داره!!!

سکوت معنای حقیقی نگفتنهاست..

عطر گل..

خیلی وقته اینجا رنگ و بوی غم گرفته می دونم! 

باید من و ببخشید در هر صورت حق ندارم بیش از حد با احساسات لطیف شما بازی کنم ! 

فعلا این عکس و میذارم تا کمی حال و هوای اینجا عوض شه تا بعد که با مطالب دیگه ای باز خواهم گشت... 

لذت یک لحظه "مادر" داشتن !

 e9fb579431774b18abd8.jpg

تاج از فرق فلک برداشتن  

 جاودان آن تاج بر سرداشتن  

 در بهشت آرزو ره یافتن  

 هر نفس شهدی به ساغر داشتن، 

 روز در انواع نعمت ها و ناز 

شب بتی چون ماه در بر داشتن  

صبح از بام جهان چون آفتاب  

 روی گیتی را منور داشتن  

شامگه چون ماه رویا آفرین 

 ناز بر افلاک اختر داشتن، 

 چون صبا در مزرع سبز فلک 

بال در بال کبوتر داشتن، 

حشمت و جاه سلیمانی یافتن 

 شوکت و فر سکندر داشتن ، 

 تا ابد در اوج قدرت زیستن 

 ملک هستی را مسخر داشتن،  

برتو ارزانی که ما را خوش تر است  

لذت یک لحظه "مادر" داشتن !

باران ببار...

تابستونه و هوای دل من ابری ابری... 

روزهام با اینکه عادین و زندگیم رو رواله اما ته دلم یه غم عجیبی هست که با هیچ چیزی نمی تونم پنهونش کنم ... 

چند روز پیش بعد از مدتها خودخوری و تو داری بغضم شکست و زبونم باز شد... 

سرم و گذاشتم رو سینه همسرم و اونقدر گریه کردم که دیگه چشام باز نمی شدن ! 

نمیدونم چند ساعت شد یه ساعت دو ساعت ... 

چند هزار ساعتی هست که دلم آروم نداره... دلتنگ دلتنگم بی تاب بی تابم... 

شاید حرفام تکراری باشه اما غم مادرم اینروزا بیش از پیش اذیتم می کنه.. 

راستی سه سال کم نیست واسه فراموش کردن نه؟ پس چرا داغ من هر روز داره تازه تر می شه؟! 

نمیدونم شاید یه کم زیادی بهش وابسته بودم به دستهای لطیف و نرم و نازش... 

شرمنده اشک نمیذاره ادامه بدم... 

کاش می شد یه بخش از مغزم و  خاطراتم و کامل پاک کنم شاید اینجوری می فهمیدم شادی رنگ غم نیست....  

باران ببار شاید که در نم نم باران تو بوی خوش آرامش او را شنیدم... 

باران ببار...