آدم برفیم دل داره!!!

سکوت معنای حقیقی نگفتنهاست..

آدم برفیم دل داره!!!

سکوت معنای حقیقی نگفتنهاست..

خویش را اول مداوا کن کمال این است و بس !!!



برای تو و خویش
چشمانی آرزو می کنم
که چراغ ها و نشانه ها را
در ظلمات مان
ببیند
گوشی
که صداها و شناسه ها را
در بیهوشی مان بشنود

برای تو و خویش، روحی
که این همه را
در خود گیرد و بپذیرد

وزبانی
که در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش
بیرون کشد
و بگذارد
از آن چیزها که در بندمان کشیده است
سخن بگوئیم.

دلتنگی های آدمی را
باد ترانه ای می خواند،
رویائش را
آسمان پر ستاره نادیده می گیرد،
و هر دانۀ برفی
به اشکی نریخته می ماند.

سکوت
سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشقهای نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده.
در این سکوت
حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو
و من
گاه
آنچه ما را به حقیقت می رساند
خود از آن عاری است.

زیرا
تنها حقیقت است
که رهایی می بخشد.


از بخت یاری ماست
شاید
که آنچه می خواهیم،
یا به دست نمی آید
یا از دست می گریزد.

می خواهم آب شوم
در گستره افق
آنجا که دریا به آخر می رسد
و آسمان آغاز می شود

می خواهم با هر آنچه مرا در بر گرفته یکی شوم.

حس می کنم و می دانم
دست می سایم و می ترسم
باور می کنم و امیدوارم
که هیج چیز با آن به عناد برنخیزد

می خواهم آب شوم
در گسترۀ افق
آنجا که دریا به آخر می رسد
و آسمان آغاز می شود.

چند بار امید بستی و دام برنهادی
تا دستی یاری دهنده
کلامی مهرآمیز
نوازشی
یا گوشی شنوا
به چنگ آری؟

چند بار
دامت را تهی یافتی؟

از پای منشین
آماده شو که دیگر بار و دیگر بار
دام باز گستری!

پنجه در افکنده ایم
با دست های مان
به جای رها شدن.

سنگین سنگین بر دوش می کشیم
بار دیگران را
به جای همراهی کردن شان.

عشق ما
نیازمند رهائی است
نه تصاحب.

در راه خویش
ایثار باید
نه انجام وظیفه.

سپیده دمان
از پس شبی دراز
در جان خویش
آواز خروسی می شنوم
از دور دست، و با سومین بانگش
در می یابم
که رسوا شده ام
زخم زننده
مقاومت ناپذیر
شگفت انگیز و پر راز و رمز است
آفرینش و
همه آن چیزها
که «شدن» را
امکان می دهد.
هر مرگ
اشارتی است
به حیاتی دیگر.

این همه پیچ
این همه گذر
این همه چراغ
این همه علامت

و همچنان استواری به وفادار ماندن
به راهم
خودم
هدفم
و به تو
وفائی که مرا
و ترا
به سوی هدف
راه می نماید.

جویای راه خویش باش
از این سان که منم

در تکاپوی انسان شدن

در میان راه
دیدار می کنیم
حقیقت را
آزادی را
خود را

در میان راه
می بالد و به بار می نشیند
دوستی ئی
که توان مان می دهد
تا برای دیگران
مأمنی باشیم و
یاوری

این است راه ما
تو
و من
در وجود هر کس
رازی بزرگ نهان است
داستانی
راهی
بیراهه ئی

طرح افکندن این راز
راز من و راز تو
راز زندگی
پاداش بزرگ تلاشی پر حاصل است.

بسیار وقت ها
با یکدیگر از غم و شادی خویش سخن ساز می کنیم

اما در همه چیزی رازی نیست
گاه به سخن گفتن از زخم ها نیازی نیست

سکوتِ ملال ها
از راز ما
سخن تواند گفت.

به تو نگاه می کنم
و می دانم
تو تنها نیازمند یکی نگاهی
تا به تو دل دهد
آسوده خاطرت کند
بگشایدت
تا به در آئی.

من پا پس می کشم
و در نیم گشوده
به روی تو
بسته می شود.

پیش از آن که به تنهائی خود پناه برم
از دیگران
شکوه آغاز می کنم
فریاد می کشم
که ترکم گفته اند

چرا از خود نمی پرسم
کسی را دارم
که احساسم را
اندیشه و رویایم را
زندگیم را
با او قسمت کنم؟

آغاز جدا سری
شاید
از دیگران نبود.
حلقه های مداوم
پیاپی
تا دور دست
تصمیم درست صادقانه.

با خود وفادار می مانم آیا
یا راهی سهل تر
اختیار می کنم؟

بی اعتمادی
دری است،
خودستائی و بیم
چفت و بست غرور است،
و تهیدستی
دیوار است و لولاست
زندانی را که در آن
محبوس رای خویشیم
دلتنگی مان را برای آزادی و دلخواه دیگران بودن
از رخنه هایش
تنفس می کنیم

تو و من
توان آن را یافتیم
که برگشائیم
که خود را بگشایم.

بر آنچه دلخواه من است
حمله نمی برم
خود را به تمامی بر آن می افکنم

اگر برآنم
تا دیگر بار و دیگر بار
بر پای بتوانم خاست
راهی به جز اینم نیست.

توان صبر کردن
برای رودر روئی با آنچه باید روی دهد
برای مواجهه با آنچه روی می دهد.

شکیبیدن
گشاد بودن
تحمل کردن
آزاد بودن.

چندان که به شکوه در می آئیم
از سرمای پیرامون خویش
از ظلمت
و از کمبود نوری گرمی بخش
چون همیشه
بر می بندیم
دریچه کلبه مان را
روح مان را.

اگر می خواهی نگهم داری
دوست من
از دستم می دهی

اگر می خواهی همراهیم کنی
دوست من
تا انسان آزادی باشم،
میان ما
همبستگی ئی از آن گونه می روید
که زندگی ما هر دو تن را
غرق در شکوفه می کند.

من آموخته ام
به خود گوش فرا دهم
و صدائی
بشنوم
که با من می گوید
«این لحظه» مرا چه هدیه خواهد داد

نیاموخته ام
گوش فرا دادن
به صدائی را
که با من در سخن است
و بی وقفه می پرسد
من بدین «لحظه» چه هدیه خواهم داد.

شبنم و
برگ ها یخ زده است
و آرزوهای من نیز.

ابرهای برفزا بر آسمان در هم می پیچید
باد می وزد
و توفان در می رسد
زخم های من
می فسرد
یخ آب می شود
در روح من
در اندیشه هایم

بهار حضور تو است
بودن تو است

کسی می گوید«آری»
به تولد من
به زندگیم
به بودنم
ضعفم
ناتوانیم
مرگم
کسی می گوید«آری»
به من
به تو
و از انتظار طولانی
شنیدن پاسخ من
شنیدن پاسخ تو
خسته نمی شود

پرواز اعتماد را
با یکدیگر تجربه کنیم
وگرنه می شکنیم
بال های
دوستی مان را.

با در افکندن خود
به دره
شاید
سرانجام
به شناسائی خود
توفیق یابی

زیر پایم
زمین از سمضریر اسبان می لرزد
چهار نعل می گذرند
اسبان
وحشی گسیخته افسار، وحشت زده
به پیش می گریزند
در یالهاشان گره می خورد
آرزوهایم
دوشادوش شان می گریزد
خواست هایم
هوا سرشار از بوی اسب است و
غم و
اندکی غبطه.

در افق
نقطه های سباه کوچکی می رقصد
و زمینی که برآن ایستاده ام
دیگر باره آرام یافته است.
پنداری رویایی بود آن همه
رویای آزادی
یا
احساس حبس و بند.
در سکوت
با یکدیگر پیوند داشتن،
همدلی صادقانه
وفاداری ریشه دار.

اعتماد کن!
از تنهایی
مگریز
به تنهایی
مگریز
گهگاه
آن را بجوی و
تحمل کن
و به آرامش خاطر
مجالی ده!
یکدیگر را می آزاریم
بی آن که بخواهیم
شاید بهتر آن باشد
که دست به دست یکدیگر دهیم
بی سخنی

دستی که گشاده است
می بَرد
می آورد،
رهنمونت می شود
به خانه ئی
که نور دلچسبش
گرمی بخش است

خویش را اول مداوا کن کمال این است و بس !!!  
شعر از احمد شاملو

برای پسرم که امروز بی‌گناه سیلی خورد - از عبدالجبار کاکایی

این همه سال شعر خواندم و ترانه نوشتم ..

برای جنگی که بود برای تن های تکیده در لباسهای خاکستری  

برای آرامش مادرانم در آوار بمب 

 برای هیجان پدرانم در آشوب مرگ..

این همه سال شعر خواندم و ترانه نوشتم  

برای آفتابی که بی نیاز از دلیل بود..

از جنگ که برگشتم پیراهن خاکستریم را آویختم به دیوار خاطرات و به زندگی با مردمی سلام گفتم که عطر شناسنامه هایشان در مشام جانم بود و اسمم در میان اسمهایشان بالید و کم کم بزرگ شد .. 

با گریه هایشان گریستم و با خنده هایشان خندیدم . .

و امروز کنار من بودی و بی گناه سیلی خوردی ! 

از کسی که لباس خاکستری مرا پوشیده بود!  

مقابل چشم حیرت زده ی من سیلی خوردی در بی پناهی و ناچاری وخدایی که تنها دوستت بود دید که بی گناه سیلی خوردی از حشره ای که در لباس من خزیده بود.  همان لباسی که من به دیوار خاطراتم آویخته بودم.

و آن لحظه اندیشیدم کاش پس از جنگ سوزانده بودمش تا تنپوش بلایی چنین نمی شد...

پسرم... به تن های تکیده ای که در لباس من سالهای پیش جنگیدند شک نکن  

به قهرمانان قصه های من شک نکن به رودخانه های خون آلود اروند و کارون شک نکن  

به تنهای مجروح تنگه ی چزابه شک نکن به بدنهای خاک آلود دشتهای مهران شک نکن

 فقط به حشره ای شک کن که در لباس من خزیده بود

http://64.130.220.65/Multimedia/pics/1386/2/Art/333.jpg

چرا موسوی؟

 این روزها بحث انتخابات یکی از مهمترین و داغترین مباحث روز می باشد. 

هر ایرانی وطن پرست که به سرنوشت خود و کشور خود حساس است به دنبال راه چاره ای می گردد برای نجات از وضعیت کنونی و همچنین راهنمایی و متمایل کردن دیگران به سمتی که به نظرش درست می آید. 

کاندیداهای ریاست جمهوری هر کدام با رویکردهایی خاص و متفاوت به تبلیغات می پردازند و حامیانشان نیز به دنبال انتشار برنامه ها و معرفی افکار و اهداف ایشان می باشند. 

در این بین تفاوت نظرهای بسیاری دیده می شود و هر کس بر مبنای اولویتهای ذهنی خویش از کاندیدایی که با فضای ذهنی او همخوانی بیشتری دارد حمایت می کند. 

من نیز بر مبنای فضای ذهنی خویش و وظیفه ای که بر دوش خود احساس می کنم نظر خود را می گویم و دلم می خواهد سخنان موافقان و مخالفان نظرم را بشنوم.  

 در ابتدا خطاب به کسانی که نمی خواهد رای بدهند.  

 رای ندادن و مشارکت نکردن به معنای بی تفاوتی نسبت به سرنوشت است و عملا به معنای رای به رقیب خواهد بود ، نتیجه انتخابات از پیش تعیین شده نیست کما اینکه در سال ۷۶ نیز به مردم ثابت شد که رای آنها سرنوشت انتخابات را تعیین میکند.  

پس این فرصت را از دست ندهید و سعی کنید انتخابی عادلانه آگاهانه و عاقلانه داشته باشید و با تحریم انتخابات راه را برای برد اقلیت پسندها باز نکنید!   

حال برای نظر خود چند دلیل می آورم که البته توضیحی مناسب است از سایت www.mirhussein.com 

 moosavi&khatami

البته این را بگویم که در ابتدا بنا بر احترامی که نسبت به آقای خاتمی قائل بودم و به توصیه ایشان تصمیم گرفتم به میر حسین موسوی رای بدهم اما حال  پس از تحقیقات در مورد ایشان در روزنامه ها اینترنت و در مباحث جمعی در بین مردم و خانواده تصمیم برای رای به ایشان قاطع تر شد. 

دیدن همایش دوم خردادو مشاهده حدا قل ۳۵ هزار نفر از حامیان خاتمی و موسوی  در ورزشگاهی ۱۲ هزار نفری! که یک صدا نام ایشان را فریاد می زدند دلم را قرصتر کرد و عزمم را راسخ تر.    

    

 tehran-hamiane moosavi&khatami-hamayeshe 2e khordad 2/3/88   

گزارش تصویری از همایش دوم خرداد (کلیک کنید) 

از نظر من آزادی اندیشه بزرگترین حقی است که باید در اختیار یک انسان قرار گیرد و امیدوارم مهندس موسوی نیز همچون آقای خاتمی این اصل را عملی کنند هر چند به سختی! 

 

همانطور که همه شما نیز می دانید دوران رشد هنرمندانی چون ناصر عبداللهی عزیز در سالهای ۷۸ به بعد بود و زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی.   

هنرمندانی چون ناصرعبداللهی شادمهر عقیلی و... در این دوران آزادی بیشتری برای انتشار آثار هنری خود یافتند و حتی در آن دوران بسیار بیشتر ناصریای عزیز را در تلویزیون مشاهده می کردیم کما اینکه متاسفانه در دولت نهم شاهد تحریم نسبی ناصریا در صدا و سیما بودیم و همینطور آلبوم ماندگار ناصریا حداقل ۲ سال پشت درهای بسته مجوز قرار گرفت و در نهایت نیز پس از مرگ این عزیز بزرگوار مجوز پخش گرفت!  

البته این تنها بخشی از محدودیتهای اینچنینیست... 

جدا از  مسایل سیاسی و تاثیراتی که انتخابات در سرنوشت تک تک ما دارد واقعیت این است که ناصریا در فضایی به اوج خودش رسید که سیاست های دولت آقای خاتمی در زمینه فرهنگ و به خصوص موسیقی اعمال میشد.
و آن فضا و نگاه دکتر خاتمی به مقوله ی فزهنگ باعث شد خیلی از هنرمندا ن مثل شادمهر عقیلی،دکتر اصفهانی،عصار و ناصرعبداللهی و خیلی ها اجازه رشد و فعالیت داشته باشند و اینها همه با توجه به سیاست های فرهنگی خوب آنزمان بود
گرچه میدانیم اکثر طرفداران ناصریا و کسانی که به این سایت سر میزنند از میرحسین موسوی حمایت کرده اند(نظرسنجی اینترنتی سایت) اما اطلاع رسانی فرهنگی کاری بسیار نیکوست. 

اکثر هنرمندان و سینماگران از مردم تقاضا کرده اند که در انتخابات شرکت کنید و به مهندس موسوی که خود یک نقاش هنرمنداست رای بدهید.
از بخش کثیری از هنرمندان که از موسوی حمایت کردند اسم چندکارگردان مطرح سینمای ایران به چشم میخورد:داریوش مهرجویی،کیومرث پوراحمد(کارگردان قصه های مجید-عکس پایین)،مجید
مجیدی،پوران درخشنده،محسن مخملباف، عباس کیارستمی، ناصر تقوایی و کمال تبریزی(کارگردان فیلم مارمولک).. و همچنین هنرمندانی چون: 

پرویز تناولی، آیدین آغداشلو، رضا کیانیان، محمد احصائی، حسین خسروجردی، صداقت جباری، حبیب‌الله صادقی، فرح اصولی، گیزلا سینایی، کاظم چلیپا، نیکی کریمی، قباد شیوا، جمشید بایرامی، سیف‌الله صمدیان

  

poor ahmad 

 کیومرث پوراحمد(کارگردان قصه های مجید)


 عزت الله انتظامی،پگاه آهنگرانی،بهاره رهنما،داوود رشیدی،لیلی رشیدی،محمود پاک نیت ،داریوش فرهنگ،محمد رضا فروتن،محمد علی کشاورز،فاطمه معتمد آریا و..  از مردم درخواست مشارکت و رای دادن به مهندس موسوی را داشته اند.   

علی پروین،محمد مهدی همت،خانواده شهید همت همسر شهید رجایی خانواده شهید باکری و حتی بیت امام خمینی و همچنین نوه ایشان حسن خمینی نیز از حامیان میر حسین موسوی هستند.
محمد نوری استاد آواز ایران و استاد علیزاده،استاد کلهر وخیلی دیگر از هنرمندان عرصه ی هنر همچون ناصر چشم آذرحمایت قاطع خودشان را از خاتمی و موسوی اعلام کردند. 
حتی همسر شهید رجایی در همایش دوم خرداد در ورزشگاه دوازده هزار نفری آزادی به صراحت ذکر کرد شبیه ترین فرد به شهید رجایی مهندس موسویست نه کسان دیگری که از ایشان برای شعار های تبلیغاتی خود از نام این شهید بزرگوار سوءاستفاده می کنند. 

خانواده های شهید همت باکری و .. نیز از ایشان حمایت کردند.  

اما این را هم بگویم که انتخاب یک رییس جمهور تازه شروع یک راه است و پس از انتخاب این رییس جمهور است که باید در مورد تحقق شعارها و قولهایش پاسخگو باشد.   

حال بخوانیم چرا میر حسین موسوی؟  

  

1)
مهندس موسوی در زمان جنگ در حالیکه نفت بشکه ای ۷ دلار بود و بیش از نیمی از درآمد کشور صرف جنگ می شد قیمت ها را به خوبی ظرف ۸ سال کنترل و تورم را مهار نمود و این در حالیست که کشور کاملا در تحریم بود و میادین نفت و گاز به این وسعت وجود نداشت .

2)

بهترین و هنری ترین فیلم های سینمایی و سریال ها در زمان نخست وزیری جناب آقای مهندس موسوی همزمان با شرایط بحرانی جنگ ساخته شد و حداقل سانسور ها اعمال می گردید و این ایام مقارن با وزارت ارشاد جناب آقای خاتمی بود. 

3)
مهندس موسوی دارای یک شخصیت فراگیر و با توان مدیریتی بالا در امور اقتصادی است که مورد حمایت جناب آقای خاتمی و اکثریت قریب به اتفاق گروه ها ی اصلاح طلب قرار گرفته است لیکن برخی گروه های اصولگرای منتقد دولت نیز از ایشان حمایت کرده اند . 

4)
 آقای مهندس موسوی معتقد به گردش شفاف و آزاد اطلاعات و آزادی های اجتماعی و رسانه ای در چارچوب قانون بوده و با هرگونه رانت برخورد خواهند کرد و اعلام کرده اند اطلاعات قراردادهای نفتی را برای مردم بازگو خواهند کرد و نظارت مجلس بر نحوه هزینه کردن دولت را احیاء خواهند نمود تا شاهد تخلفات بودجه ای نباشیم.ایشان در راستای توسعه آزادیهای سیاسی و رسانه ای به شدت مخالف برخورد با دانشجویان و مطبوعات به دلیل ابراز عقایدشان میباشند. 

5) 

 آقای مهندس موسوی به مسائل جوانان و بانوان بسیار حساس بوده و اعتقاد دارند که به این اقشار مهم جامعه بایستی کاملا اعتماد کرد و از هرگونه برخورد امنیتی  و پلیسی با آنها پرهیز نمود و لذا موضوع جمع  کردن گشت های ارشاد را مطرح کردند .حضور سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد در اکثر کنفرانس ها،سفرهای استانی و همایش های انتخاباتی ایشان که برای اولین بار در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری مشاهده است نشانگر عمق توجه مهندس موسوی به جایگاه رفیع بانوان میباشد. 

6)
مهندس موسوی معتقد به ایجاد رونق اقتصادی از طریق توسعه تولید و اشتغال بوده و همچنین اصلاح روابط خارجی و اتخاذ یک سیاست خارجی فعال و تنش زدای مبتنی بر منافع ملی حد اکثری را از عوامل مهم در توسعه بازار کسب و کار و ایجاد اشتغال میدانند. 

 7)

 مهندس موسوی مدافع کرامت انسانی و حفظ حریم شخصی افراد بوده و مدافع شخصیت و حرمت اتباع ایرانی در سرتاسر جهان میباشند. 

8)
 مهندس موسوی معتقد است در شرایطی که کشور ما قطب کشاورزی است چرا باید انگور چینی ،پرتقال پاکستانی و برنج هندی وارد شود و میوه های کشاورزان در باغات ضایع شوند. 

9) 

 مهندس  موسوی معتقد است در مواردی که کشور دارای تولیدات داخل با کیفیت بالا میباشد چرا باید با واردات بی رویه و با تعرفه گمرکی ناچیز نسبت چرخهای تولید کشور را کند و در برخی موارد متوقف کنیم و باعث گسترش فقر و  بیکاری در جامعه شویم.  

جهت اطلاعات بیشتر می توانید به بخش پرسش و پاسخ های متداول در سایت www.mihussein.com  و چرا میر حسین  در همان سایت و نیز سایت www.ghalamnews.ir مراجعه کنید .    

همچنین می توانید به سایت موج سوم www.mowj.ir نیز مراجعه کنید. 

   

 و اما شما طرفداران ناصریای عزیز که از اهمیت ویژه ای برای من برخوردار هستید حتما در بخش نظرات نظر پیشنهاد و انتقادات خود را بگویید تا دست در دست هم و با کمک یکدیگر سرنوشت خود و کشورمان را رقم بزنیم و تغییری حتی حداقلی ایجاد کنیم. 

 

اگر ناخدای یک  کشتی نتواند به درستی کشتی را هدایت کند بی شک همه سرنشینان در معرض نابودی قرار می گیرند  حتی اگر با او مخالف باشند! 

 

تحریم انتخابات رای به ناخدای ... است. 

  

و اما زمان پخش برنامه های تبلیغاتی مهندس موسوی از سیما: 

 

جمعه
1/3/88  ساعت21:45  شبکه اول  با دوربین

دوشنبه
4/3/88  شبکه جام جم  با ایرانیان خارج از کشور

شنبه
9/3/88  ساعت 21:45  شبکه اول  فیلم تبلیغاتی 1

سه شنبه
12/3/88  ساعت 18:30  شبکه چهار  پاسخ به کارشناسان

چهارشنبه
13/3/88  ساعت22:30  شبکه سه  مناظره با آقای احمدی نژاد  


پنجشنبه
14/3/88 ساعت22:30  شبکه سه  مناظره با آقای رضایی

جمعه
15/3/88 ساعت 19:30  شبکه خبر  گفتگو

شنبه
16/3/88 شبکه جام جم  فیلم تبلیغاتی

یکشنبه
17/3/88 ساعت 22:30  شبکه سه  مناظره با آقای کروبی

دوشنبه
18/3/88 ساعت21:45 شبکه اول فیلم تبلیغاتی 2

سه شنبه
19/3/88 ساعت 22:45 شبکه دو گفتگوی ویژه 

 

دوم خردادیها: 

موج سوم      www.mowj.ir

قلم نیوز       www.ghalamnews.ir 

کلمه             www.kalemeh.ir

آفتاب نیوز      www.aftabnews.ir

میرحسین  www.mirhussein.com

و...   

 در لینک زیر همراهان مهندس موسوی را مشاهده می نمائید.  

 

چهره های حامی میر محسین موسوی